
چای هایت را تلخ نخور یکبار نگاهم کن
تمام قند های دلم را برایت اب کردم









بوسه ابتکاریست از طبیعت برای زمانی که احساس در کلام نمیکنجد









همه در باران راه میروند
این منم که می ایستم و با چشمهایم به تو فکر میکنم









افتادنی هم که باشم
اتفاق خوب زندگی تو نیستم
خیلی خوش شانس باشم برگ زردی میشوم
که زیر پای تو می افتد









یه وقتایی نمیشه دست از دوست داشتن کسی برداشت
حتی وقتیکه ازش دلخوری









من و دنیا همدیگر را رنگ میکنیم !!
من با مداد سیاه...
دنیا با مداد سفید ...
من...
روز های اونو...
اون...
موهای منو...









روی یک کاغذ بی خط...!
حرفای خسته به نوبت....
روی سر زمین نامرد ....!
حرف (ت) کرده قیامت...!
ت مثل تو مثل تردید ...
ت مثل اخر طاقت ...
مثل تنهایی مثل تب ..
مثل اخر خیانت...
عزیزم نقطه ته خط .
برو با خیال راحت









میبینی مادر...؟
دیگر سیگار هم غم هایم را تسکین نمیدهد..
سلطان غم بگو مسکنت چیست؟
فرزندت از پای در اومده.....








.jpg)
قلبم این روز ها سخت درد میکند
.
.
.
کاش یک لحظه می ایستاد تا ببینم دردش چیست...









منو ببخش غریبه
که بهت شانس اشنایی نمیدهم
دیگر طاقت دل کندن ندارم







